معصومه متین نژاد | شهرآرانیوز؛ «خود گویی و خود خندی؛ عجب مرد هنرمندی! اینکه نشد ما از خودمان بگوییم و خودمان را تکریم کنیم.» از این جمله نغزش خنده ام میگیرد، اما باز برای انجام مصاحبه اصرار میکنم. ادامه میدهد: بهتر نیست سراغ مسئولان آقایی بروی که امکان سیاست گذاری و برنامه ریزی برای تکریم زنان در جامعه را داشته باشند تا شاید از این رهگذر شاهد اتفاق مثبتی باشیم؟
با شوخی میگویم: از این آتیش آبی گرم نمیشه! کلی با هم چک و چانه میزنیم و در نهایت، اعظم جنابی، مشاور خانواده و کارشناس مسائل دینی، پیشنهاد بهتری میدهد: در آستانه فرارسیدن روز زن، به جای دادن پیشنهادهای قشنگی که جز به به و چه چه، خروجی بیشتری برای تکریم حقوق زنان در جامعه ندارد، بیایید کمی بی پرده با خود زنان دراین باره حرف بزنیم. میپذیرم، زیرا احترام امامزداه به متولی آن است. در ادامه، بخشی از این گفتگو را میخوانیم.
قبل از اینکه سر اصل مطلب برویم، اجازه بدهید کمی درباره عمل تکریم صحبت کنیم. تکریم به معنای کریم دانستن است و تا کسی خودش در حد اعلی به کرامت نرسیده باشد، نمیتواند دیگران را تکریم کند. در مقابل، فرد لئیم یا پست قرار دارد: کسی که احساس میکند با کوچک و خوار شمردن دیگران، میتواند خودش را بزرگ بشمارد. از رسول گرامی اسلام (ص) نیز روایت داریم که جز کریمان زنان را تکریم و جز افراد پست زنان را تحقیر نکنند.
«اشکالی نداره. پسره دیگه!»، «مرده. نمیشه بهش چیزی گفت.» و «ضعیفه. ازش چی انتظار داری؟!». تاکنون چقدر چنین جملاتی را از زبان خود زنان شنیده اید؟ متأسفانه خیلی از زنان هنوز حق و حقوق و جایگاه خود را نمیشناسند و خود را جنسی پایینتر از مرد میدانند یا با وجود شناختی که دارند، خود را موجودی پستتر میشمارند. آنگاه انتظار دارند مردها برای حق و حقوق زنها و جایگاهشان احترام قائل شوند. معلوم است که با این خودکم بینی زن ها، مردها هم یا آنان را کم میبینند و به این شرایط عادت میکنند یا از این شرایط سوء استفاده میکنند.
خداوند زن و مرد را از نفس واحد آفریده است: مادی از خاک و معنوی روح خداوندی در او دمیده شده است. پس جنسیت هیچ گاه برای خداوند نه شرط بوده است نه اصل. ازاین رو، در قرآن کریم بارها میخوانیم: «إن أکرمکم عندا... أتقاکم؛ گرامیترین شما نزد خداوند باتقواترین شماست.» پس وقتی از تکریم زن صحبت میکنیم، به هیچ وجه دنبال برتری جویی زن در مقابل مرد نیستیم و زنان باید مراقب این مرز باریک باشند تا خدای ناکرده به بهانه تکریم جایگاه زن، حقوق و کرامت مردان نادیده گرفته نشود.
خداوند انسان را از ۲ جنس متفاوت، ولی دارای ارزشهای یکسان خلق کرده است؛ بنابراین ارزش گذاری چه در مقام ظاهر چه باطن وظیفه آدمی است. ازاین رو، زنی که دانسته و ندانسته ارزش خود را در جامعه در حد یک وسیله پایین میآورد، نباید انتظار نگاه انسانی از طرف دیگران را داشته باشد. برای نمونه، وقتی زنی از جنسیت خود مایه میگذارد و به یک مدل تبلیغی تبدیل میشود، ارزش او بیش از یک مانکن در جامعه نخواهد بود، بازیچه دست سرمایه داران که بدون توجه به ارزشهای انسانی اش، او را در حد یک عروسک تنزل داده اند.
یا وقتی زنی به جای تمرکز بر داشتهها و توانمندیهای واقعی و انسانی خود برای دیده شدنش، از خودنمایی و آرایش کمک میگیرد، در این صورت هم نباید انتظار داشته باشد جامعه مردان با زبانی غیر از جنسیت و جسمش با او برخورد کنند. یا زنانی که زن بودن خودشان را دست کم میگیرند و برای اثبات خودشان به انجام کارهای مردانه رو میآورند، چون تصور میکنند مردان در رتبهای بالاتر قرار دارند و برای نشان دادن برابری خود با آنها چارهای ندارند جز انجام هر کاری که آنها میکنند: بلندکردن و کشیدن وسایل سنگین یا جنگیدن با هم، رفتارهایی که نه با لطافت جسمی یک زن سازگارند نه روحی.
گفتیم که جز مردان کریم زنان را تکریم نکنند، زیرا مردی که زنی را برای همسری برمی گزیند میداند اگر قرار باشد با جنسی پستتر از خود معاشرت کند، در همان اندازه پست خواهد ماند. هم چنین میداند: مردی که زاده یک جنس پستتر است یا از وجود خودش زادهای دارد که موجودی پایینتر است، عقلی و عملی، موجودیت و کرامت خود را زیر سؤال برده است. ازاین رو، تکریم این مرد در احترام، ادب، مشارکت و حس رضایتمندی او در برابر زنان دیگر به خوبی مشاهده خواهد شد.
زن و مرد با وجود تفاوتهای جسمی و روحی زیادی که با هم دارند، در محسنات یکسان خلق شده اند. یعنی به یک اندازه به آنها قابلیت رشد و تعالی داده شده است. پس اگر قرار باشد با کمتر از این نگاه، در جامعه با آنها برخورد شود، ظلم مسلم در حق آن هاست. تفاوتی که خداوند بین زن و مرد قرار داده و براساس آن حکمهای مختلفی کرده است، امری طبیعی و برای همه ما پذیرفتنی است، اما تبعیض نه. آنچه امروز در فضای خانواده و جامعه فراوان میبینیم، تبعیض بین زن و مرد است، نه حکمی که بر اساس تفاوت بین آن ۲ صادر شده باشد.
برای نمونه، افسارگسیختگی پسران فقط به بهانه جنسیتشان و ایجاد محدودیت شدید برای دختران آن هم فقط به بهانه جنسیتشان، نوعی تبعیض در فضای خانواده است یا دادن دستمزد کمتر به زنانی که کاری برابر و یکسان با مردان انجام میدهند، درحالی که در جایی که مردان شغلی سختتر و پیچیدهتر از زنان داشته باشند، این تفاوت دستمزد امری منطقی است. بنابراین، اگر به دنبال تکریم جایگاه زن در خانواده و جامعه باشیم، حتما باید برای کاهش این تبعیضها تلاش کنیم. هم چنین حفظ کرامت و جایگاه زن در جامعه جز با توجه به نقش مادری و همسری او در خانواده امکان پذیر نیست.
رضا زیبایی
روانشناس بالینی
حفظ کرامت یک زن مستقیما به تأمین نیازهای چهارگانه او در زندگی اشاره دارد که باید از سوی همسرش دیده و برآورده شود. در بین این نیازها، توجه به امنیت و محبت غیرجنسی از اهمیت بیشتری برخوردار است. امنیت یعنی برخورداری از حس احترام، توجه و تعهد از سوی همسر، چه کلامی چه رفتاری، که سبب میشود زن از آن انرژی بگیرد، شوق کافی برای ادامه زندگی داشته باشد و تحملش در برابر مشکلات بیشتر شود. توجه به این موضوع به اندازهای اهمیت دارد که پیامبر عظیم الشأن اسلام (ص) میفرماید: اگر مردی یک بار به همسرش بگوید: «دوستت دارم»، این جمله تا ابد در ذهنش حک خواهد شد.
متعهد بودن به همسر و زندگی مشترک هم خیلی وقتها فراتر از آن تعریفی است که در ذهن داریم. برای نمونه، وقتی مردی همسرش را با زن دیگری مقایسه میکند، حتی به شوخی، یا پای روابط غیرهم جنس خود را حتی در حوزه کاری و در فضای مجازی به زندگی مشترک باز میکند، ناخواسته به امنیت روانی همسرش ضربه میزند و حس تعهدی را که زن باید از همسرش دریافت کند، زیر سؤال میبرد.
بی تعهدیای که نتیجه آن احساس ناامنی، بلاتکلیفی، شکست عاطفی، استرس و اضطراب بیشتر و گاهی حتی بروز بیمارهای جسمی و روانی است. محبت غیرجنسی نیاز دیگری است که گفتیم در بین نیازهای چهارگانه زنان با حفظ کرامت آنان رابطه مستقیم دارد، زیرا برای یک زن مهم است که مرد زندگی اش به جای تن او به قلب، رفتار و تمامیتش اهمیت بدهد.
این موضوعی است که همین زن باید در جایگاه مادر از کودکی به پسرش آموزش بدهد تا در بزرگ سالی بتواند کرامت همسرش را حفظ کند. با همه اینها زنان باید همواره این نکته را به یاد داشته باشند که محبت، احترام و کرامت مسیری دوطرفه است و هرچه زنی بیشتر در این جاده قدم بگذارد، دریافت بیشتری هم خواهد داشت. این تصور که مردان همیشه باید شروع کننده این مسیر باشند اشتباه است.
حجتالاسلاموالمسلمین محمدمهدی ماندگاری
کارشناس دینی
اگر بر اساس آموزههای دین اینگونه بیان کنیم که کارهای عالم در ۲ بخش مأموریتهای نرمافزاری و سختافزاری تقسیم میشود، خدا ۲ وجود خلق کرده است که مکمل هم باشند تا مأموریتهای سختافزاری و نرمافزاری به نحو احسن انجام شود. یک وجود به نام «مرد»، سخت و مقاومتر است و به دلیل ویژگیهای خلقتی، باید مأموریتهای سختافزاری را انجام دهد: مثل کارهای سخت و سنگین و مأموریتهای اقتصادی خانه، مدیریتهای سخت جامعه، جنگ و دفاع از خاک و ناموس و .... یک وجود نیز لطیف، نجیب و با ظرافت، به نام «زن» که مأموریتهای نرمافزاری را به عهده او گذاشته است.
اگر باور کنیم خدا خالق زیباترین نقشونگارهاست، پی بردن به خلقت زن و مرد را زیباترین اقدام او میپنداریم که هرکدام از آنها قرار است به اقتضای خلقتشان مأموریتهای سختافزاری و نرمافزاری عالم هستی را انجام بدهد.
با این توصیف، هیچ مردی نباید از اینکه مأموریتهای سختافزاری از آن اوست و نرمافزاری مربوط به او نیست، احساس کمبود یا غرور، و هیچ زنی نیز نباید احساس حقارت یا غرور کند. باید بداند که خدا از فضل خود در عالم هستی تقسیم کار کرده است. با این باور، میفهمیم زن برای کارهای نرمافزاری اجتماع کوچکی، چون خانواده و به دنبال آن جامعه خلق شده است. از این رو، باید شرایط مرد را درک کند، به او روحیه بدهد، قوت قلب او باشد و خستگیاش را رفع کند. در واقع، کارهای نرمافزاری زن میتواند از مردش موفقترین مرد را بسازد که آن موفقیت مدیون فداکاری این زن است.
همچنین، کار نرمافزاری دیگر زن مدیریت داخلی خانه و آموختن ادب به فرزندان و ایجاد فرهنگ کار کردن و دیانت و مقاومت برای آنان است. البته در جامعه هم مأموریتهای نرمافزاری به عهده خانمهاست از قبیل: تعلیم و تربیت دختران، امور پزشکی زنان و مشاوره و هرچه مربوط به زنان و دختران جامعه است.
باور کنیم هر کسی باید در جایگاه خودش بهترین عمل و شکر آن نعمت را پیدا کند. با این نگاه، این جمله امام راحل (ره) معلوم میشود که از دامن زن، مرد به معراج میرود و این جملات بزرگان مفهوم میشود که پشت هر مرد موفق یک زن فداکار و با تدبیر است که خوب توانسته است شوهرش را کمک کند تا به موفقیت برسد.
نکته دیگر درباره مادری است. صبر و تحمل مادران باید زیاد باشد. این امر وقتی تحقق مییابد که انسان نتیجه و پاداشش را ببیند. حضرت حق برای شوهرداری و فرزندداری ثواب مجاهد در راه خدا را به آنان داده است و اگر مادر در حال زایمان از دنیا برود، ثواب شهید را دارد. دیگر اینکه با تحمل درد بارداری و زایمان، مادر از گناه پاک میشود و خداوند بهشت را زیر پای مادران قرار داده و حق شفاعت داده است. با این دانش، احساس میکنم همه بانوان و دختران جامعه باید به سمت این ۳ هدف بدوند: زود ازدواج کنند و مادر شوند، زیاد مادر بشوند و فرزندان بسیار بیاورند و بهترین مادر باشند تا بهترین این پاداشها نصیبشان شود.